همیشه فکر می کنی با همه فرق داری.
عاشق شدنت با همه فرق داره
نماز خوندنت حتی
با خدات حرف زدنت
برخوردت
فکرهات
حتی وقتی می خوای بمیری هم حس می کنی مردنت هم فرق داره
همیشه منتظر یه چیزی هستی که خودت هم نمی دونی چیه...
حس می کنی تویی که بلاخره همه مشکلات رو برطرف می کنی...
تو همون منجی هستی که همه منتظرش هستن...
حس می کنی با بقیه فرق داری :
اگه قدرت داشته باشی به همه کمک می کنی
اگه ثروت داشته باشی به همه می بخشی
اگه توانایی داشته باشی همه چیز رو درست می کنی
هیچ وقت به دنبال منافع خودت نخواهی بود...
زمان بهت ثابت می کنه که اشتباه می کنی.
بخشی از اعترافات صادق محصولی در دفترچه ی خاطراتش
عاشق شدنت با همه فرق داره
نماز خوندنت حتی
با خدات حرف زدنت
برخوردت
فکرهات
حتی وقتی می خوای بمیری هم حس می کنی مردنت هم فرق داره
همیشه منتظر یه چیزی هستی که خودت هم نمی دونی چیه...
حس می کنی تویی که بلاخره همه مشکلات رو برطرف می کنی...
تو همون منجی هستی که همه منتظرش هستن...
حس می کنی با بقیه فرق داری :
اگه قدرت داشته باشی به همه کمک می کنی
اگه ثروت داشته باشی به همه می بخشی
اگه توانایی داشته باشی همه چیز رو درست می کنی
هیچ وقت به دنبال منافع خودت نخواهی بود...
زمان بهت ثابت می کنه که اشتباه می کنی.
بخشی از اعترافات صادق محصولی در دفترچه ی خاطراتش
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر